روزگار عجیبىست نازنین!

غرزی لایق
درون توست اگر خلوتى و انجمنیست
بیرون ز خویش کجا میروى جهان خالیست
(بیدل)
همبودِ آموزش‌یافته‌گانِ میهن ما، چه فرا و چه فرومرزى، در بسآمدِ رنگارنگِ باورها، اندیشه‌ها و ذوق‌ها، جدا از پیشینۀ دل‌مشغولى‌هاى همه‌گانى-مدنى و گرایش‌هاى سیاسى-انگارگانى، نگارۀ یک اجماع سرگردان را در ذهن تداعى می‌کند که در فرآیندِ تپنده‌گىِ «ما» شدن، در گذرگاه دریاى سرکشِ … ادامه خواندن روزگار عجیبىست نازنین!